جدول جو
جدول جو

معنی حسن روملو - جستجوی لغت در جدول جو

حسن روملو
(حَ سَ)
مورخ دورۀ صفوی. او راست: ’احسن التواریخ’. (ذریعه ج 1 ص 288) (از سعدی تا جامی ص 564) (سبک شناسی ج 3 ص 260) (فهرست سپهسالار ج 2 ص 412). و رجوع به روملو شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حسن خان فرزند حسین خان، در عهد شاه عباس اول حاکم شهر هرات و مردی بسیار خوش خط بود و مؤلف آتشکدۀ آذر وی را به صاحب سیف و قلم توصیف می نماید، در کتاب ’نمونۀ خطوط خوش نستعلیق’ سال مرگ او 1052 هجری قمری ثبت شده است و صاحب تذکرۀ غنی درگذشت او را بسال 1100 هجری قمری دانسته، مؤلف امتحان الفضلاء گوید حسن شاملو و حسن کرمانی در اصطلاح خطاطان ’حسنین’ باشند، (از الذریعه ج 9 ص 243)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ)
ابن حسین خان. دیوانی در سه هزار بیت دارد و از طرف شاه عباس اول حاکم هرات شدو خوشنویس نیز بود. در 1052 هجری قمری درگذشت. خطاطان وی را با حسن کرمانی ملقب به حسنین کرده اند. احوالش در تذکرۀ نصرآبادی ص 20 و آتشکدۀ آذر ص 12 و روز روشن ص 172 و تذکرۀ غنی ص 43 و امتحان الفضلا ج 2 ص 40 صص 235- 250 و ذریعه ج 9 ص 243 و ریاض العارفین ص 68 و نمونۀ خطوط خوش شاهنشاهی و قاموس الاعلام ترکی آمده است
لغت نامه دهخدا